دانشگاه‌های نسل چهارم؛ که جریان حاکم دانشگاه های جهان شده است و اطمینان می‌رود که تا چند سال آینده حجم بزرگی از دانشگاه ها در کشورهای توسعه یافته و علی الخصوص پسا کرونا، به این سمت حرکت نماینــد. این دانشگاه ها جدا از وظایـف دانشگاه های سه نسل گذشته، ماموریت دارند تا در شکل دهی آینده جامعه خود نقش ایفاء نمایند.

دکتر داود ادیب، دکترای کارآفرینی در بخش «یک گام به جلو» شماره 64 ماهنامه نسل چهارم نوشت:

در سال های اخیر، آموزش کارآفرینی و علی الخصوص کارافرینی  در حوزه های ICT و استارتاپ ها، از سوی بسیاری از محققان و صاحب نظران به عنوان یکی از مؤثرترین سازوکارهای اشتغال پایدار و تسهیل انتقال دانش آموختگان دانشگاهــی به بازار کار در دوره ای که بیماری کرونا  نیز فراگیر و بخش بزرگی از جامعه جهانی را درگیر تبعات خود نموده است، مطرح شده است. در این راستا،  مجموعه های متنوعی از مراکز آموزشی، پژوهشی، مشاوره ای و ترویجی در بخش دولتی و غیردولتی فعالیت‌های خود را در این زمینه بیشتر نموده و واحدهای کارآفرینی نیز در سرفصل دروس بسیاری از رشته های دانشگاهی گسترش پیدا نموده است، اما متأسفانه، شواهد موجود گویای آن است که این دانشگاه‌ها تاکنون نتوانسته‌اند، روحیه کارآفرینی لازم  برای  راه اندازی فعالیت های کارآفرینانه را در دانشجویان ایجاد کنند؛ تا جایی که کماکان مثل گذشته  شمار زیادی از دانش آموختگان دانشگاهی حوزه ICT همچنان در انتظار احراز مشاغل دولتی به سر می برند.
به عقیده برخی از پژوهشگران و  محققان آموزش هــای کارآفرینی،  ضمـــن آن که می بایست از مدل های جدید آموزشی نسل سوم و چهارم دانشگاه  استفاده کرد به این نکته می بایست توجه کرد که  استراتژی هـــای دانشـگاه و رقابت های منطقه ای و بیــن المللی، عوامل ورودی، ضوابط تقاضا و صنایع وابسته و حامی می‌تواند نقش مهـــمی را در بهینـــه سازی روندهای آموزشی در دانشگاه ها داشته باشد.
این‌که برخی  از  اندیشمندان مطرح می‌نمایند قطار نسل های جدید دانشگاه ها که در ادبیات درون کشور ما داغ است، توجیه کافی ندارد و استفاده خودسرانه از این مفاهیم نه  تنها در ادبیات بین‌ المللی جایی ندارد که با اندکی تأمل نیز تهـی بودن آن ها نمایـــان می‌ شود؛ به هیچ وجه چنین نیست. جنگل تئوری ها که در ادبیات اندیشمندان بزرگ متبلور است و یا آن تعقل ابزاری یا کاربردی که به نتایج نظر دارد و به دنبال بازدهی است و با تعقل ارزشی بدون توجه به نتایج و موفقیت یا شکست علمی راهنمای انسان در روابط و رفتارهای او دنبال می‌شود همان روش و سیاقی است که امروزه رد پای آنها را در علم و نظریه های جدید می بینیم و این  فرضیات و جنگل تئوری هاست که چراغ راه فردای علم و دانش قرار میگیرد.
ما نظریه های صوری، قیاسی، تقلیلی، تجریدی متعددی را در حوزه های مختلف علوم می‌بینیم  که  پایه های علم های آینده ما می شوند و به همین دلیل این اطمینان می‌رود که مگادایم نسل چهارم دانشگاه‌ها بتواند تحول بزرگی را در دوران کرونا و پسا کرونا در حوزه های مختلف علمی ، پژوهشی و صنعتی فراهم آورد.

با بررسی نسل های مختلف دانشگاه می‌توانیم به صورت اجمالی بیان کنیــم :
دانشگاه نسل اول یا همان دانشگاه های سنتی؛ دانشگاه های آموزش‌ محور هستند، كه تا دهه اول انقلاب ادامه داشته به نام دانشگاه‌های آموزش‌محور يا دانشگاه‌هاي آموزشي شناخته مي‌شوند. هدف و وظيفه این  دانشگاه‌ها، ارائه آموزش و صدور مدرك تحصيلي از ويژگي‌هاي آن بوده و براي توسعه كشور فقط به تربيت نيروهاي مجرب آموزش‌ديده پرداخته كه اين از محورهاي اصلي دانشگاه نسل اول بوده است و فارغ‌التحصيلان آن براي امر تدريس در دانشگاه‌ها يا مراكز علمي و براي پر كردن پست‌هاي مديريتي در صنعت كشور آماده مي‌شوند و آموزش نيروهاي انساني جامعه جهت آگاهي‌بخشي و افزايش سطح آگاهي جامعه و تربيت نيروي انساني براي انجام امور صنعتي و مديريتي كشور صرف مي‌شد.
 دانشگاه نسل دوم؛ با اندکی تفاوت نسبت به دانشگاه های نسل اول، دانشگاه های پژوهش محور هستند که با توسعه مرزهاي دانش و پژوهش‌هاي بنياني و بنیادی و تربيت نيروهای متخصص، نسل دوم دانشگاه‌های كشور به وجود آمدند  كه اين نسل از دانشگاه ضمن فعاليت‌های آموزشي مختص دانشگاه نسل اول توجه بيشتری به مباحث پژوهشي و كاربردي داشته و خروجي آن افزايش تعداد مقالات ايران در ميان كشور‌هاي پيشرفته بوده است که همان طور که مشخص است ما در طول سال‌های گذشته سهم بزرگی را در تعداد مقالات پژوهشی و علمی در منطقه داشته ایم.
دانشگاه نسل سوم؛ یعنی اینکه، دانشگاه ديگر صرفاً مكاني براي يادگيري يك سری آموزه‌هاي آموزشی و پژوهشی صرف نيست؛ همچنين ديگر دانشگاه مكاني نيست كه فقط پروژه‌های تحقيقاتي را در راستاي اهداف اقتصادي صنايع  انجام دهد؛ بلكه علاوه بر آنكه تمام اهداف فوق را همچنان پيش مي‌برد، فارغ‌التحصيلاني را به جامعه ارائه مي‌دهد كه دانش را در كنار پژوهش‌هاي كاربردي به خدمت گرفته و با نوآوري كار مي‌آفرينند. این همان شروع ادبیات اندیشمندان بزرگ حوزه کارافرینی است که با مطرح نمودن کشف فرصت، خلق فرصت، کارافرینی دانشگاهی، توانستند تحول بزرگی را در ادبیات کارافرینی دنیا خلق نمایند.                                                                                                        
دانشگاه‌های نسل چهارم؛ که جریان حاکم دانشگاه های جهان شده است و اطمینان می‌رود که  تا چند سال آینده حجم بزرگی از دانشگاه ها در کشورهای توسعه یافته و علی الخصوص پسا کرونا ،  به این سمت حرکت نماینــد. این دانشگاه ها جدا از وظایـف دانشگاه های سه نسل گذشته، ماموریت دارند تا در شکل دهی آینده جامعه خود نقش ایفاء نمایند. تشخیص  اینکه جامعه  شان در چه و ضعیتی  است و در چه وضعیتی باید باشد؟ نیازهای جامعه به چه سمت تمایل دارد؟ سطح پایـداری کشورها بر اســاس شاخص های جدید جهانی چیست؟ و این که سرمایه گذاری‌های مالی و انسانی باید به کدام سو سوق یابند؟ چگونه باید جامعه را به سمت وضعیت مطلوب سوق داد؟ جایگاه کشورها  در نظام منطقه ای و بین المللی کجاست؟ در این وضعیت دانشگاه ها نقشی پیش گستر یا کنش گرایانه دارند. این همان نکته مهمی است که این گونه دانشگاه ها را با دانشگا ه های دیگر متفاوت می سازد.  یعنی دانشگاه نسل چهارم باید ضمن بررسی روندهای جاری و آتی جهانی و تشخیص نقاط قوت و ضعف جامعه، مسیر های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی کشور را به سمت و سویی رهنمون کنند که کشورها بتواند جایگاه مناسب خود را در منطقه و نظام بین الملل به دست آورند.
 
بر اساس سند چشم‌انداز (سند ملی توسعه) بخش آموزش عالی در برنامه چهارم توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی کشور، ایران آینده را در جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی به تصویر کشیده است. سیاست‌های کلی و مضامین دوازده گانه برنامه چهارم توسعه مواردی را همچون «بسترسازی برای رشد سریع اقتصادی»، «حفظ محیط زیست» و «توسعه فضایی» و توسعه مبتنی بر دانایی را عنوان کرده است که تأمین همه موارد پیش گفته مبتنی بر توسعه دانایی است و توسعه دانایی از اهم وظایف کارکردها و مأموریت‌های بخش آموزش عالی است. به بیان دیگر می‌توان گفت که دستیابی به اهداف مذکور به عملکرد بخش آموزش عالی مربوط است. این فعالیت‌ها توسط دو حوزه ستادی «وزارت علوم، تحقیقات و فناوری» و «وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی» و همینطور اخیرا با همکاری معاونت علمی و فن آوری ریاست جمهوری در سطح شرکت های دانش بنیان  و بالغ بر 1350 واحد اجرایی تحت عنوان دانشگاه و مؤسسه آموزشی در بخش دولتی و غیر دولتی صورت می‌گیرد راهکارهایی که برای رفع مشکلات آموزش کارافرینی در دانشگاه های کشور و علی الخصوص حوزه ICT  به عنوان صنعت  با بالاترین ارزش افزوده  مشاهده می‌گردد و پیشنهاد می‌شود جهت  حصول نتیجه  اقداماتی را انجام داد که عبارتند از:
• توسعه و اشاعه فرهنگ کارآفرینی در حوزه فناوری های نوین  در دانشگاه‌ها از طریق کارافرینان برتر صنعت ICT  کشور که این منابع در درون مجموعه اعضای اتحادیه و  سندیکای صنعت مخابرات ایران به عنوان دو تشکل مادر تخصصی حوزه ICT  قابل دسترس می باشد،
• استفاده از مدیران بخش خصوصی کارافرین ، اعضای هیات علمی و کارکنان کارآفرین در دانشگاه ها و  حوزه صنعت،  با پرداخت هزینه های تحقیقاتی این محققین از سوی وزارت خانه های مرتبط و تعریف پروژه های ملی با شرکت های فناور برتر کشور،
• برگزاری همایش‌های علمی و آموزشی  در خصوص کارآفرینی با کارافرینان  مطرح خارج از کشور و انتقال  دستاوردهای آن توسط تشکل های مرتبط حوزه ICT  به داخل کشور (طبیعتا آن چیزی که در سال های اخیر و تحت حضور هیات های تجاری، کارافرینان که در قالب دستوری و بدون هیچ مطالعه اولیه ای به کشورهای دیگر صورت گرفت بدون حضور واقعی تشکل ها به عنوان اصلی ترین منابع مطلع از ظرفیت  های واقعی صنایع داخلی بوده و اثر ساز نبوده است)،
•  ایجاد مراکز رشد و کارآفرینی در دانشگاه‌های فاقد مرکز رشد و واگذاری نقش کوچینگ و مینتورینگ شرکت های جدید پذیرش شده  به شرکت های با تجربه پارک و تعریف یک ماموریت همراه با مدل های خروج مشابه شرکت های شتاب دهنده در کشورهای با تجربه موفق،
• تعریف دوره های آموزشی مشترک کارافرینی توسط شرکت های کارافریـــن  و دانشـــگاه ها،  برگزاری دوره‌های آموزش کارآفرینی برای گروه‌های مختلف دانشگاه‌ها (مدرسان، دانشجویان، مدیران، کارشناسان و کارکنان)  به صورت متناوب و مستمر، تعیین شاخص و بومی سازی این نوع دستاوردها در رساله های دکترای دانشجویان به صورت پیشنهادی از طرف نهادهای حاکمیتی و استفاده واقعی از این دستاوردها ،
• بازنگری در برنامه‌ها و محتوای درسی دوره‌های تحصیلی دانشگاهی با کمک گیری از تشکل های صنفی ، کارافرینان نمونه کشور و همینطور صنایع بخش خصوصی که به نوعی سهم بزرگی را در اقتصاد مولد کشور دارا می باشند،
•  انجام دادن مطالعات نیازسنجی آموزشی مشترک در بخش کارافرینی بین صنعتگران حوزه  ICT، استارتاپ ها، جویندگان کار و برون سپاری این آموزش ها به بخشی از بدنه تشکل های صنفی که آمادگی و پتانسیل این حوزه فعالیت‌ها را دارند،
•  تشکیل کمیته عالی راهبردی دانشگاه نسل سوم و چهارم کشور با حضور اساتید دانشگاهی در  کل کشور بدون تعصب روی دانشگاه های خاص، تشکل های صنفی مرتبط، شرکت های برتر تولیدی و تحقیقاتی و خدماتی و تدوین سند جامع  راهبردی جهت ایجاد ساختار گذر از دانشگاه های نسل دو به نسل سه و چهــار (در ایــن کمیتــه ها می بایست نقش تصمیم گیری ساختارهای دولتی کم رنگ و نقش ساختارهای خصوصی و دانشگاهی به نوعی پر رنگ شود که استفاده از ظرفیت نخبگان و صنعتگران برتر کشور در بالاترین درجه قرارگیرد).   
• همسو کردن پژوهش‌های دانشگاه‌ها با  فناوری های نوین  از جمله اینترنت اشیا5G ، AR ، VR، هوش مصنوعی با نیازهای سیاسی ، پزشکی ، فناوری های نوین  کشاورزی، اقتصادی - اجتماعی منطقه‌ای و استفاده از مدل های تصمیم گیری آینده پژوهشی و انجام فرایندهای  شبیه سازی های اولیه قبل از اتفاقات پیش بینی نشده،
• تشویق و حمایت از طرح‌های نوآوری باز (Open Innovation) و تجاری‌سازی فناوری‌ها  در سطح کلان، این نوع آوری با توجه به نگاه ما به دانشگاه های نسل چهارم  نوآوری‌های بیشتر از جنس اجتماعی است چون انتظار می رود که این دانشگا ه ها  روندهای جاری و آتی جهانی و تشخیص نقاط قوت و ضعف جامعه، مسیر های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی کشور را به سمت و سویی رهنمون نمایند که کشور بتواند جایگاه مناسب خود را در منطقه و نظام بین المللی به دست آ ورد.
 
نکته پایان این که، جهان پساکرونا  عرصه تحولات شگرف و پویایی شتابنده خواهد بود. تغییرات چنان عجیب و غافل گیر کننده و برق آسا از راه خواهنـد رسیـد که عــدم برنامــه ریزی صحیح و کوچک ترین بی دقتی  به آن می تواند هزینه های غافلگیری راهبردی در تمام عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی به ارمغان بیاورد. محیط آینده محیط سرشار از تغییر و بی ثباتی و آکنده از عدم قطعیت ها  خواهد بود، تنها رویکرد و سیاستی که احتمال کسب موفقیت های بیشتری دارد،  نگاه های جدید به موضوعات کسب و کار، بروز و ظهور دانشگاه های نسل چهارم، استفاده واقعی از دانش و تخصص نخبگان و حذف نگاه سنتی از بالا به پایین در ساختار دولت خواهد بود. تلاش برای معماری آینده  با استفاده از ابزارها ی نوین اینترنت اشیا ، 5G  AR ، VR، هوش مصنوعی  و .... خواهد بود، اگرچه این تلاش همواره با خطرپذیری فراوان قرین خواهد بود و امکان دارد رفتارهای جوامع بشری را تحت تاثیر خود قراردهد  اما به هر حال پذیرش این مخاطره به مراتب عاقلانه تر از نظاره گر صرف  بودن تحولات آینده خواهد بود.
انسان در عصر پساکرونا در قبال جامعه مسئولیت اجتماعی خود را تقویت خواهد کرد و با ورود به یک عصر جدید از رفتارها و بیزنس مدل ها تجربه جدیدی را دربرنامه خواهد داشت.
اقتصاد در عصر پساکرونا رویکردی متفاوت را تجربه خواهد نمود، رویکردی پُست‌مدرن و بازار کلاسیک و سنتی در این عصر یقینا  به سمت ابزارگرایی و ایده‌محوری سوق داده خواهد شد.
انسان پساکرونا در حال تبدیل شدن  به یک انسان اندیشمند آینده نگر است که ما نیز می بایست از این فرصت برای حرکت به سبک جدیدی از زندگی و تعاملات استفاده نماییم، تغییر در ساختارهای تصمیم گیری  نهادی و دولتی، اصلی ترین چیزی است که می‌تواند حرکت اجتماعی این مگادایم را در کشورمان سرعت بخشد.  زمان آن رسیده است که از نخبگان و اندیشمندان جامعه به مفهوم واقعی استفاده شود. روندها و تحولات نشان می‌دهد که نگاه کلان به جهان پسا کرونا و بازیگران و درگیران  اصلی آن، حاکی از وجود بخش های خصوصی، تشکل ها، اتحادیه ها و سندیکا های تخصصی،  مؤسسات تأثیرگذار آینده پژوهی و آینده نگاری در مراکز قدرت و تصمیم گیری دولت های بزرگ و توسعه یافته در تمامی جهان خواهد بود  که بازیگران اصلی این اکوسیستم خواهند بود و نکته مهم در کشورهای توسعه یافته علاوه بر توجه جدی به  فناوری های نوین ، تولید دانش  و سرمایه گذاری بر روی دانشگاه های نسل سوم و چهارم  خواهد بود که هــدف آن، مقابله با چالش های کنونی و ارائه رهیافت های منطقی، پایدار، تفکر درخصوص چالش های آینده و نحوه مواجهه و قدرت یابی در آن عرصه هاست.  برنامه ریزی هم اکنون با ارتقاء نقش خود به دنبال تسخیر آینده با اندیشه ایفای نقش جدی و سهم خواهی بیشتر کشورها در جهان مدرن امروزه خواهد بود.

انتهای پیام