تشکیل شورایعالی فضای مجازی با ترکیبی از اعضایی که نشان دهنده حضور جدی دستگاهها و چهره های فرهنگی است نشانه ای از چرخش پارادایمی در سطوح سیاستی است؛ با این وصف در سطوح ساختاری مقاومت هایی برای مواجهه با این تحول وجود دارد. برای مثال در موضوعات مهمی مانند رونق دولت الکترونیک همچنان مدلها و الگوهای دوره فناوری اطلاعات غلبه دارد؛ در حالیکه مدلهای محتوا محور فرسنگ ها با الگوهای قبلی فاصله دارد و همین مساله موجب توقف و رکود در پروژه دولت الکترونیک شده است.

به گزارش نسل چهارم، دکتر مهدی ادیبان، رئیس شورای سیاست گذاری ماهنامه نسل چهارم در سرمقاله شماره سوم این ماهنامه نوشت: با حکم مقام معظم رهبری دوره دوم فعالیت شورایعالی فضای مجازی آغاز شد. در این دوره حمایت رئیس محترم جمهوری و جدیت در نقش آفرینی شورا از ابتدا بطور ملموس و معنی داری نشان از عزم جدی در رساندن این شورا به جایگاه بی بدیل خود دارد. اگرچه شوراهای عالی - بطور معمول- تجربه ای موفق در نظام جمهوری اسلامی به شمار نمی رود و کمتر به کارآمدی رسیده اند، لیکن بهره گیری از تجارب موفق معدودی از این شوراها می تواند اثرات ارزشمندی را توسط این شورا در فضای مجازی به همراه داشته باشد. 
طی این سال ها بیش از 40 شورایعالی در کشور شکل گرفته اند، اما به دلایلی از جمله؛ 
- تداخل در وظایف و مصوبات و نبودن مرکزی به منظور تطبیق و تنظیم مصوبات، 
- عدم تمرکز جدی بر نظارت، 
- عدم تمرکز دبیرخانه ای و اجرایی (شوراها در موارد معدودی موفقیتشان در گرو ساختار متمرکز اداری بوده مانند شورایعالی تحقیقات و فناوری)،
- ضعف در تعامل با گروههای ذیربط و ذینفع و نخبگان (این ضعف ناشی از عدم ساختار تشکیلاتی مستقل است)،
- ممانعت دستگاههای اجرایی در برابر شوراها و نیاز به حل بنیادین این مشکل (معمولا دستگاهها به شوراهای عالی به عنوان مزاحم نگاه می کنند)،
- فقدان ضمانت اجرا در تحقق مصوبات،
- سوق یافتن به سوی نهادی صرفا مشورتی و بی تاثیر (به دلایلی از جمله فقدان ابزارهای لازم عملیاتی و عدم همکاری موثر دستگاه).
 صرف نظر از مشکلاتی که در مسیر کارآمدی شوراهای عالی بطور کلی وجود دارد، شورایعالی فضای مجازی به دلیل چرخش پارادایمی در سیاستگذاری های کلان فضای مجازی با مشکلات مضاعفی مواجه است. 
مفهوم «فضای مجازی» در سالهای اخیر وارد ادبیات سیاستگذاری و برنامه ریزی شده است. اگرچه در متون علمی سابقه ای بیش از مفاهیمی چون انفورماتیک، فناوری اطلاعات و نظایر آنها دارد؛ لیکن به دلیل غلبه جنبه های تئوریک بر جنبه های عملی نمی توانست به عنوان موضوع سیاستگذاری مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد، بنابراین جز در ادبیات فلسفی و منطقی و پس از آن در متون ادبی کمتر اثر پررنگی در سایر حوزه های علمی داشت. 
«انفورماتیک» که معرف فناوریهای نوین رایانه ای بود در سازمان های مبتنی بر بوروکراسی های سنتی که گردآوری و طبقه بندی اطلاعات افراد مهمترین وظیفه آنها بود به سرعت از این فناوریها حمایت کردند تا ضمن تسهیل کار و فعالیت آنها دامنه وسیع تری از جامعه و اطلاعات آنها را در برگیرد. تاسیس مرکز ملی انفورماتیک و ساختارهای مرتبط با آن از نتایج مواجه کشور با فناوری های اطلاعاتی بود. 
 ذخیره سازی اطلاعات مهمترین نقش این فناوری بود. روشن ترین سندی که گویای نسبت میان فناوریهای یاد شده با ذخیره سازی، حفظ و طبقه بندی اطلاعات و اسناد می باشد و پیوستگی رشته کتابداری و اطلاع رسانی در دانشگاههای ایران است. انفورماتیک همچنانکه در ایران فناوری حفظ و بازیابی سریع اطلاعات خوانده می شد، طبعا در کشورهای سازنده این فناوری  نیز چنین موقعیتی را داشت .
ابلاغ «سیاست های کلی نظام در بخش شبکه های اطلاع رسانی رایانه ای» به ابتکار مقام معظم رهبری  در سال 1380 نخستین سند رسمی است که نشان می دهد فناوریهای اطلاعاتی به جز کارکردهای ذخیره سازی، نقش زیرساخت ارتباطی نیز پیدا کرده اند. عبارت رایج این دوره ICT  یا فناوری اطلاعات و ارتباطات بود. اینترنت در شکل ابتدایی با پیوند میان بانکهای اطلاعاتی متولد شده بود، بنابراین در ایران همچون دیگر کشورها به دلیل اهمیت فناوری ها در ارتباطات اینترنتی، مهندسان و تکنیسین ها این وظیفه را به عهده داشتند. نگارنده روزهایی را به یاد می آورد که به عنوان دانشجوی ارتباطات برای تجربه اینترنت که به تازگی از سوی مرکز فیزیک نظری وارد ایران شده بود به آنجا مراجعه کرد. در این دوره  کامپیوتر، سیم و کابل و سایر ابزارها در اولویت نخست این فناوری بودند از سوی دیگر کاربران این فناوری اغلب متخصصان بودند. سیاستگذاری های این دوره متاثر از چنین رویکردی است. 
چنانکه ملاحظه می شود پارادایم یا سرمشق قالب در این دوره فناوری اطلاعاتی بوده است. در فاصله ای کوتاه یعنی سالهای پایانی دهه 80 و آغازین سالهای دهه 90 تدریجا دسترسی ها افزایش می یابد. در ایران که سالهای 88 و 89 حدود 15 درصد اعلام می شد در سال 92 بیش از یک سوم جمعیت کشور و در سال 94 بیش از نیمی از جمعیت کل کشور از طریق تلفن همراه به این فناوری دسترسی دارند. تحول عمیق این دوره  چرخش در اولویت ها و مسائل بود. در گذشته اولویت سیاستگذاران و تصمیم گیران رفع موانع و فراهم آوردن لوازم زیر ساختی برای ایجاد و گسترش فناوری اطلاعات بود؛ در حالیکه اکنون با وجود تلفن همراه، مساله حاضر پیدایش جهانی جدید از روابط و تعاملات است. فضای مجازی اکنون نه تنها پارادایم غالب بر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی است؛ بلکه سیاستها و تصمیم گیری های سایر بخش ها ملزم به تطبیق با آن است .
تشکیل شورایعالی فضای مجازی با ترکیبی از اعضایی که نشان دهنده حضور جدی دستگاهها و چهره های فرهنگی است نشانه ای از چرخش پارادایمی در سطوح سیاستی است؛ با این وصف در سطوح ساختاری مقاومت هایی برای مواجهه با این تحول وجود دارد. برای مثال در موضوعات مهمی مانند رونق دولت الکترونیک همچنان مدلها و الگوهای دوره فناوری اطلاعات غلبه دارد؛ در حالیکه مدلهای محتوا محور  فرسنگ ها با الگوهای قبلی فاصله دارد و همین مساله موجب توقف و رکود در پروژه دولت الکترونیک شده است.  
اگر چه مراتب اخلاص و تلاش های بی شائبه و ارزشمند دبیر قبلی شورایعالی فضای مجازی بر کسی پوشیده نیست؛ لیکن تعلق دبیر جدید و اکثریت اعضای این شورا به اصحاب علوم انسانی و جامعه فرهنگی کشور نوید بخش هدایت صحیح فضای مجازی بر مبنای الگوی محتوا محور است.

انتهای پیام