مجید هادیزاده، بنیانگذار انجمن تولیدکنندگان محصولات LED، در یادداشت ویژه شماره 97 ماهنامه نسل چهارم، آورده است:
معرفی مزایای اجتماعی-اقتصادی زیرساخت ها و خدمات مخابراتی پیشرفته بصری و قطعی است. مطالعات جهانی توسط آرتور دی، اندکی از مزایای اجتماعی-اقتصادی پهنای باند، ارتباط بین ارتباطات راه دور پیشرفته و تنوع و قدرت اقتصادها را نشان داده است. در حالی که صنعت مخابرات در طول سالها به سرمایهگذاری مبالغ هنگفتی در اتوماسیون، دیجیتالیسازی و دسترسی ثابت و سیار با سرعت بالاتر ادامه داده است، این صنعت اکنون به نقطه منحصر به فردی در تاریخ خود رسیده است. تاکنون امکان نوسازی و ارتقای شبکه بنیادی مبتنی بر مس که در بیشتر موارد قبل از آزادسازی صنعت به ارث رسیده بود، وجود داشته است.
اکنون زمان آن فرا رسیده است که صنعت قاطعانه به سمت فیبر حرکت کند. ارتقاء بیشتر به مس فقط برای بخش های کوتاه شبکه نزدیک به محل مشتریان امکان پذیر است. شبکههای فیبر کامل یا عمدتاً فیبر اکنون نه تنها برای سریعترین خدمات دسترسی ثابت، بلکه برای زیربنای لایه میکرو جدیدترین شبکههای بکهال موبایل مورد نیاز هستند. این صنعت تقریباً 10 سال را صرف بحث کرده است که کدام معماری شبکه به بهترین وجه با معمای پیچیده بازگشت سرمایه، استحکام فناوری و موقعیت رقابتی مطابقت دارد.
چالش در حال حاضر این است که چگونه می توان به مزایای اقتصادی ملی شفاف جدیدترین زیرساخت های فیبر - در حالی که سرمایه گذاری قابل توجه مورد نیاز را مدیریت کرد - دست یافت. بهترین رویکرد برای رویارویی با این چالش در بسیاری از کشورها نامشخص است.
این یادداشت پنج مدل استراتژیک ملی فیبر را که توسط کشورهای سراسر جهان پیادهسازی شدهاند، شناسایی و ارزیابی میکند که کدام یک از این مدلها به احتمال زیاد اهداف ملی فیبر را به نفع همه ذینفعان، از جمله دولتها، تنظیمکنندهها و سیاستگذاران برآورده میکنند. این مدلها تعدادی از عوامل موفقیت کلیدی را به کار میگیرند که میتوانند توسط صنعت، دولت و تنظیمکنندهها اتخاذ شوند و به هماهنگی عمومی و خصوصی پیچیدهتر و چارچوبهای خطمشی درجهبندی شده نیاز دارند. استراتژی های ملی فیبر پهنای باند یک اهرم کلیدی برای رشد اقتصادی است. شبکههای مخابراتی پرسرعت پیشرفته مدتهاست که زیربنای کلیدی اقتصادهای سالم در نظر گرفته شدهاند. در حال حاضر، با انفجار تراکنشهای تجاری مبتنی بر اینترنت و اتکای فزاینده به پست الکترونیک، انتقال فایل، بازاریابی شبکههای اجتماعی، فناوری اطلاعات ابری و همکاری از راه دور، اقتصاد دیجیتال برای رشد اقتصادی در هر کشوری تبدیل به یک ماموریت اساسی و حیاتی شده است. سناریوهای فناوری فعال شده توسط فراباند فوق العاده هستند. دیگر نیازی به 100 مگابیت در ثانیه نیست در هر خط مورد سوال، و ترکیبی از عوامل نشان دهنده توسعه بیشتر تقاضای فراباند پهن در آینده است (شکل 1). آرتور دی لیتل مطالعاتی را برای کشف ارتباط بین خدمات پهنای باند و رشد اقتصادی در کشورهای OECD انجام داده است.
این مطالعات در حالی که هنوز به بررسی علیت نمی پردازند، رابطه پیچیده بین بهره وری و نوآوری را شناسایی کرده اند که در نهایت باعث رشد اقتصـــادی می گشود.
در حالی که وب پهنای باند ارزش در هر اقتصاد متفاوت است، سرفصل ها به طور مداوم واضح هستند و به راحتی قابل شناسایی هستند. افزایش سرعت پهنای باند به طور دائم باعث افزایش تولید ناخالص داخلی و ایجاد شغل می شود.
شکل 3 استقرار فیبر را با ارزش بازار اپراتورهای شبکه و تولید ناخالص داخلی مناطق اصلی آنها مرتبط می کند. این تصویر نشان می دهد که همبستگی بین استقرار فیبر و رشد اقتصادی بیش از پيش بينى و احتمالات است.
مهمتر از آن، شبکههای پرسرعت باعث تقویت و ایجاد تنوع در اقتصادها میشوند، زیرا کسبوکارهای کوچک و متوسط (SMBs) که برای اقتصادهای قوی ضروری هستند، اغلب سریعترین راهحلها را اتخاذ میکنند و بیشترین سود را از بهبود تجارت آنلاین میبرند. به عنوان مثال، همانطور که رایانش ابری در سراسر جهان در حال گسترش است، این SMB ها هستند که به نرم افزارهای بیشتر و سایر IT دسترسی پیدا می کنند تا خدماتی برای ارتقای کسب و کارشان، مشروط بر اینکه با کیفیت و سرعت بالا ،تاخیر کم و شبکه های مقرون به صرفه در دسترس باشد.
اقتصاد کلان عالی، اما مورد تجاری چالش برانگیز
با توجه به مزایای اقتصادی-اجتماعی شبکههای دور و برتری بی بديل ظرفیت فیبر، چرا صنعت مخابرات در ایجاد یک مورد تجاری خوب برای استقرار گسترده فیبر ناموفق بوده است؟ پاسخ این است که سرمایه گذاری مورد نیاز برای جایگزینی چیزی که اغلب بیش از 100 سال استقرار زیرساخت ها را طی می کند، بسیار زیاد است. شورای Fibre-To-The-Home) FTTH) تخمین می زند که سیم کشی مجدد اروپا در محدوده و مقیاسی مشابه با شبکه های تاریخی هزینه ای 200 میلیارد یورویی دارد. به طور مشابه، هنگام ارزیابی پرونده Google Fiber، گلدمن ساکس گزارش داد که حداقل 140 میلیارد دلار برای پوشش بخشی از ایالات متحده مورد نیاز است.
میتوان گفت که این طرحهای خصوصی احتمالاً بدون مشارکت گسترده با دولتهای شهری، منطقهای یا ملی تکمیل نمیشوند. با مقایسه آنچه تا به امروز بر روی فیبر در منطقه سرمایه گذاری شده است و آنچه به عنوان سرمایه گذاری آینده در اروپا وعده داده شده است، می بینیم که هنوز راه زیادی در پیش است (شکل 4).
آخرین باری که صنعت استقرار شبکه های ملی را در این مقیاس انجام داد، قبل از خصوصی سازی، قبل از شبکه بود، در بیشتر کشورها، چندین زیرساخت موازی مخابراتی وجود دارد که بیشتر اقتصاد صنعت را با مشکل مواجه می کند. یک کشور توسعه یافته معمولی ممکن است یک شبکه ثابت فعلی، یک شبکه ثابت چالشی، چهار شبکه تلفن همراه، شبکه های تلویزیون کابلی که بخش بزرگی از کشور را پوشش می دهد، و یک شرکت برق یا سایر شرکت های برق با شبکه فیبر در چندین شهر بزرگ داشته باشد. این می تواند به پنج یا شش زیرساخت ملی مخابراتی برسد که هیچ کس برای جاده، راه آهن و آب پیشنهاد نمی کند. سیستم های برق این موزاییک زیرساختها معمولاً منجر به این میشود که مناطق پرجمعیت با راهحلهای متعدد با استانداردهای متغیر سرویسدهی میشوند و به بقیه کشور کمتر خدمات داده میشود. از این رو عبارت «شکاف دیجیتال» ابداع شد. این وضعیت رگولاتورها را با چالشی ناآشنا مواجه می کند. پس از 30 سال یا بیشتر از شکستن انحصارات ملی، اکنون یک عقیده و استدلال صحیح در حال افزایش است مبنی بر اینکه رقابت بیش از حد زیرساختی استقرار فیبر را متوقف می کند، که به نوبه خود به مصرف کنندگان و اقتصاد گسترده تر آسیب می رساند.
به بیان ساده، بهترین راهحل برای فیبر ملى شامل ترانشههای حفر شدهای است که قابل نگهداری هستند، میتوان آنها را مجدداً پیکربندی و گسترش داد، جدیدترین فناوری را ارائه میدهد و گزینههایی را برای تطبیق فناوری جدید در آینده ارائه میکند. این ارزان نیست و حتی در وضعیت مطلوب شهرهای متراکم، پرونده تجاری معمولاً به بالاى 15 سال پیش می رود. مهمتر از آن، خطر قابل توجهی در ارتباط با چنین مورد تجاری وجود دارد، همانطور که در شبیه سازی مونت کارلو نشان داده شده است (شکل 5).
این مثال تنها یک استقرار فیبر را نشان می دهد. ساخت رقابتی هم جذب و هم مورد تجاری را کاهش می دهد.
این فرصت سرمایه گذاری فیبر اغلب باید در سبد پروژه های اپراتورهای مخابراتی، از جمله موارد بازگشت کوتاه مدت برای راه اندازی محصول جدید و موارد بازگشت میان مدت برای پروژه های کوتاه کننده حلقه محلی، مانند VDSL، رقابت کند. محیط کسب و کار کلی با عدم اطمینان نظارتی پیچیده تر می شود، مانند امکان فشار قانونی برای باز کردن سرمایه گذاری های دسترسی فیبر به رقابت در سطوح قیمتی هزینه محور.
جای تعجب نیست که در غیاب هماهنگی بهتر در صنعت، پروژه های فیبر غالباً بالاترین اولویت را ندارند.
کلید عملکرد پرونده تجاری در محیطی که نرخ جذب میتواند نصف یا یک سوم باشد، اگر جایگزینهای دیگری ارائه شود، شرکتهای رقیب به دنبال ارزانترین راهحلها هستند و تنها در پرجمعیتترین و پردرآمدترین مناطق مستقر میشوند.
به عنوان بخشی از گزارش Arthur D. Little - Exane BNP Paribas در سال 2011، بیش از صد نفر از رهبران صنعت مخابرات اروپا مورد بررسی قرار گرفتند، تا نظرات آنها را در مورد اینکه چه چیزی باعـــث حرکت به سمت فیبــر می شود را تحلیل کنند. موضع نظارتی در بالای لیست قرار داشت (شکل 6).
سیاست نظارتی اروپا اکنون در حال بحث است. گئورگ سرنتشی، رئیس BEREC و مدیر عامل RTR، سازمان تنظیم مقررات اتریش برای پخش و ارتباطات، اخیراً اظهار داشت: امروزه تمرکز مقررات ارتباطات راه دور در اروپا تا حدی بر ارتقای کارایی ثابت است. قیمت پایین برای مصرف کنندگان به طور گسترده به عنوان هدف نهایی در نظر گرفته می شود. با این حال، چند اشکال وجود دارد که از این رویکرد ناشی می شود. نقطه ضعف اصلی این است که rms - به ویژه شرکت های مستقر - به سختی می توانند مزایای مورد نیاز برای سرمایه گذاری گسترده در زیرساخت های جدید را کسب کنند.
از سوی دیگر، شرکتکنندگان تنها انگیزههای کمی برای سرمایهگذاری در زیرساختهای خود دارند، زیرا آنها به راحتی میتوانند به شبکههای شرکت فعلی دسترسی داشته باشند (ارزش گزینه).
مفهوم «نردبان سرمایه گذاری» که سعی در ترکیب کارایی ایستا و پویا داشت، در این زمینه شکست خورد. شایان ذکر است که مفهوم «نردبان سرمایه گذاری» برای باز کردن بازار بسیار مفید بود. با این حال، زمانی که نوبت به تقویت سرمایه گذاری در زیرساخت های جدید می رسد، منسوخ شد.
اگر دولتها خواهان مزیتهای اقتصادی کلان فیبر هستند، لازم است درجهای از هماهنگی صنعت و تحریک تقاضا بخشی از سیاستگذاری آنها باشد.
انتهای پیام