"به نظر می رسد مشکلات بخش فناوری اطلاعات کشور در ارتباط با برجام همانند مشکلات سایر بخشهای کشور است که بطور عمومی درگیر مسائل ارتباطی هستند و مبتلا به مشکلات خاص همانند بخش نفت و یا حمل و نقل دریایی نیست؛ زیرا فعالیت این بخش‌ها تحت تاثیر شدیدتری نسبت به سایر حوزه‌ها قرارگرفته و می توان گفت تا حدی متوقف شده است".

به گزارش سایت نسل چهارم، "بهمن برزگر" معاون مطالعات و توسعه خدمات بیمه ای سازمان بیمه سلامت ایران و مشاور مدیرمسوول ماهنامه نسل چهارم در سرمقاله هفتمین شماره این ماهنامه نوشت: در «برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)» قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ این اتفاق چه اثری برفناوری اطلاعات کشور و توسعه آن خواهد داشت؟ این مطلب سعی می کند بطور اجمالی به این نکته بپردازد. 
در مقابل پذیرش بعضی محدودیت‌ها در فعالیت‌های هسته‌ای توسط ایران، در رابطه کشور ما در حوزه‌های مالی، بانکی، تجاری و فناوری با کشورهای خارجی گشایشی ایجاد خواهد شد؛ به نحوی که بانک‌ها ارتباط مالی را برقرار می کنند و انتقال تکنولوژی راحت‌تر صورت می گیرد و نیز امکان سرمایه گذاری خارجی در کشور تسهیل می گردد و رابطه شرکتهای دولتی و خصوصی ایرانی با طرفهای خارجی روانتر شده و امکان گسترش آن وجود خواهد داشت.
اینها نکات کلی است که از اخبار و گفتگوهای مقامات سیاسی و اجرایی ایران به کرات طی سال گذشته شنیده شده است و به نظر می رسد بخش قابل توجهی از مشکلات اقتصادی ایران که از سوی دولت‌های نهم و دهم به جای مانده قابل حل خواهد بود.این یک سوی مطلب است و سوی دیگر قضیه این است که این موضوعات چه نقشی در ICT کشور خواهد داشت؟
اگر بخواهیم به سوال اخیر پاسخ دهیم ابتدا باید به این سوال جواب دهیم که چالش‌ها و مشکلات  اساسی در بخش ICT کشور چیست و این مشکلات چه مناسبتی با روابط خارجی و مواردی که شرح داده شد دارد؟ 
به نظر می رسد مشکلات بخش فناوری اطلاعات کشور در ارتباط با برجام همانند مشکلات سایر بخشهای کشور است که بطور عمومی درگیر مسائل ارتباطی هستند و مبتلا به مشکلات خاص همانند بخش نفت و یا حمل و نقل دریایی نیست؛ زیرا فعالیت این بخش‌ها تحت تاثیر شدیدتری نسبت به سایر حوزه‌ها قرارگرفته و می توان گفت تا حدی متوقف شده است، ولی در حوزه ICT اکثریت مردم و استفاده کنندگان از خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات و مشترکان حوزه‌های موبایل و اینترنت با این مشکلات مواجه نشدند، کما اینکه MTN به عنوان همکار و شریک اصلی ایرانسل و یک شرکت خارجی سرمایه‌گذار در ایران و دومین اپراتور کشور به خدمات خود ادامه داد و گسترش محسوسی هم در خدمات اینترنت موبایل مشاهده می شود. شرکت همراه اول نیز همانند آن به ارایه خدمات خود ادامه داد و از طرفی دیگر شرکت‌های ارایه دهنده خدمات اینترنتی نیز کم و بیش به ارایه خدمات خود ادامه دادند و توسعه قابل توجهی هم در دسترسی مردم قابل مشاهده است. البته نمی توان کتمان کرد که ممکن است این شرکت‌ها در مراودات خارجی خود برای تامین تجهیزات و تامین نیروی کارشناسی خارجی و انتقال پول برای قراردادهای رومینگ و یا مکالمات بین الملل با مشکلاتی نسبت به قبل مواجه شدند، اما از منظر استفاده کننده نهایی این امر به صورت بارز و شاخص مشهود نیست. البته می توان عدم راه اندازی و توسعه شبکه ترانک کشور و یا ارتباطات رادیویی برخی نهادها را به این امر مرتبط  دانست، ولی در کلیت بخش، اثر عمومی مشاهده نکردیم.
می توان اینطور نتیجه گرفت که توسعه فناوری اطلاعات کشور بیش از آنکه منشا بیرونی داشته باشد نیازمند عزمی درونی است و به اصطلاح توسعه در این بخش حداقل در حال حاضر بیشتر درون زاست تا برون زا.
اگرچه در کشور ایران دسترسی به باند وسیع به اندازه کشورهای هم رده  و پیشرفته وجود ندارد و به نسبت درآمد خانوار و کیفیت خدمات ارایه شده هزینه‌ها بیشتر است، ولی مشکل اصلی ناشی از نبود عزم ملی در ارایه خدمات نهادهای دولتی و عمومی بزرگ مانند حوزه های سلامت، گمرک، مالیات، بیمه های تجاری و اجتماعی، شهرداری‌ها، سیستم قضایی و اداری و سایر بخش‌های مبتنی بر فناوری اطلاعات است. اگرچه اقدامات قابل توجهی صورت گرفته است، ولی قطعا تا حصول به نتیجه مطلوب، فاصله بسیار زیاد است به نحوی که ما شاهد کمترین تعامل بین دستگاهی در این حوزه هستیم . به این مطلب باید ارایه خدمات بخش خصوصی را اضافه نمود که هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب ارایه خدمات بخش‌های خصوصی در حوزه‌های متفاوت تجارت الکترونیکی، توزیع، فروش، بازاریابی و تبلیغات فاصله زیادی داریم و مردم استفاده نسبتا کمی از آن می کنند و به نوعی سرویس دهنده‌ها کمتر به طور جدی وارد این عرصه شده اند. شاهد این مدعا می توان به بخش گردشگری اشاره نمود که هنوز صرفا اطلاع رسانی عمدتا غیرحرفه‌ای از مراکز خدمات گردشگری مانند حمل و نقل، اقامت، رستوران و بازدید از مراکز تفریحی ارایه می شود و هیچ ارتباط ارگانیکی میان سامانه‌هایی که می توانند در یک زنجیره خدمت قرارگیرند وجود ندارد. در حوزه سلامت و بیمه‌های درمان هم این امر به وضوح از کاستی‌های وضع موجود است. به نظر در سایر حوزه ها که تعامل بین بخشی و بین سازمانی را می طلبد نیز این معضلات همچنان وجود  دارد.
و در نهایت به نظر اینجانب توسعه ICT در کشور بیشتر از آنکه متوقف به اصلاح ارتباط میان ایران با خارج باشد نیازمند اصلاح روندها و فرایندها در درون است. ماهنوز نتوانستیم  دور یک میز بر محور منافع ملی به گفتگو بنشینیم! هنوز سازمان‌ها در انجام همکاری مقاومت می کنند و در درون سازمان‌ها مدیران ارشد درک درستی از به کارگیری فناوری اطلاعات ندارند و یا اینکه حاضر نیستند هزینه تغییر را بپردازند و مجدانه پیگیر اصلاح امور باشند. هنوز منافع کثیری ازکارکنان و مدیران در مخفی نگاه داشتن اطلاعات و غیر شفاف عمل کردن است و درمقابل توسعه فناوری اطلاعات مقاومت می کنند. به این مشکل باید مشکل ساختاری قوانین و مقررات دست و پا گیر و بعضا غیرمنطقی برای عقد قراردادها را نیز افزود. برای توسعه ICT بیشتر از اینکه نیازمند برجام باشیم نیازمند تلاش مداوم و مجدانه، همراه با درک نیاز به تغییر هستیم.    

انتهای پیام