"هرچند جریان مالی شرکت های دانش بنیان در مقایسه با سایر شرکت های فعال در بخش خصوصی پایین است، با این حال نکته قابل تامل و مورد بحث اینجاست که هرچند نقش شرکت های دانش بنیان در تولید ناخالص ملی مهم است، لیکن نقش اساسی این نوع شرکت ها در مقطع کنونی افزایش سرعت رشد فناوری و ارتقای کیفیت محصولات و همچنین سهولت انتقال دوطرفه فناوری به خارج و داخل کشور است که به ندرت کسب و کارهای سنتی قدرت ایجاد آن را دارند".

مونا ارشادی فر در یادداشت سردبیر هفدهمین شماره از ماهنامه نسل چهارم نوشت: "سودآوری بالای شرکت های فعال دانش بنیان در کشورهای پیشرو مانند آمریکا و ژاپن باعث شد تا در کشور ما نیز موضوع شرکت های دانش بنیان و اقتصاد دانش بنیان بیش از پیش پررنگتر شود. به موجب آیین نامه تشخیص شرکت ها و موسسات در کشور، شرکت های دانش بنیان، موسسات خصوصی یا تعاونی هستند که به منظور افزایش علم و ثروت، توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی در راستای گسترش اختراع و نوآوری و در نهایت تجاری سازی نتایج تحقیق و توسعه در حوزه فناوری های برتر و با ارزش افزوده بالا تشکیل می شوند.
در حال حاضر و طبق قوانین مدون، صلاحیت تشخیص و تأیید دانش بنیان بودن شرکت‌ها بر عهده معاونت علمی و فناوری رئیس جمهوری است که این سازمان با همکاری دستگاه‌های اجرایی مرتبط از جمله وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، وزارت صنعت، معدن و تجارت، سازمان امور مالیاتی و سازمان گمرک وزارت دارایی و امور اقتصادی و برخی دانشگاه‌ها و با وجود شرایط سختی که در فضای کسب و کار کشور به دلایل مختلف حاکم بوده است توانسته با اتخاذ مکانیزم مناسب اداری و مالی، اعتماد شرکت‌ها را برای ورود به سامانه و قرار گرفتن در فرآیند ارزیابی جلب کند.
اما رسیدن به اقتصاد دانش‌بنیان و توجه ویژه به این شرکت‌ها چند سالی است که مورد بحث قرار گرفته است. عملکرد شرکت‌های دانش‌بنیان با توجه به ماهیت آنها به صورت اساسی منجر به تغییر و بهبود اقتصاد می‌شود. مهمترین عنصر در راه‌اندازی اقتصاد هر کشوری منابع انسانی و نیروی کار فعال آن کشور است. ایجاد انگیزه رشد و مسیرهای مشخص برای تمامی ‌نیروهای کار از وظایف اصلی حاکمان در یک اقتصاد دانش‌بنیان است. مسیرها باید به گونه‌ای در جامعه نهادینه شود که دانش‌آموزی که مسیر دانشگاه، علم، تخصص، خلاقیت و نوآوری را در پیش می‌گیرد، در دورنمای ذهن خود از هر جهت دارای رفاه اجتماعی بالاتر به نسبت افرادی که مسیر واسطه‌گری، دلالی و مسیر غیرتخصصی را بر می‌گزینند باشد. لازمه این امر ارزش‌گذاری حقیقی به تولیدات دانش‌بنیان و تحقیقات در کشور است. با اختصاص بودجه‌های قوی به امور تحقیقات بنیادی و تخصصی در کشور و طبیعتا قدرت گرفتن بخش خصوصی و جذب نیروهای متخصص با درآمدهای بالا و در نظر گرفتن این امر به‌عنوان یک سیاست کلی در کشور می‌توان به این امر نزدیک شد. به‌طور قطع برای نیل به این هدف باید زمینه های لازم توسط دولت فراهم شود.
به اعتقاد کارشناسان با وجود افزایش شرکت‌های دانش‌بنیان هنوز نیازمندی‌های این شرکت‌ها به‌طور کامل مورد توجه قرار نگرفته و دست‌اندرکاران این حوزه، فضای کسب‌وکار پرریسکی را شاهد هستند. هر چند با تاسیس صندوق نوآوری و شکوفایی اولین گام‌ها برای حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان برداشته شده است، اما برای رسیدن به اقتصاد دانش‌بنیان راهی طولانی پیش رو است.
از سوی دیگر، با توجه به موج جدید در فناوری های نوین، حوزه هایی همانند فناوری اطلاعات و ارتباطات که با استقبال بسیار خوب بازارهای جهانی روبرو است و درآمدهای سرشاری را در خود جای داده است بیش از سایر حوزه ها مورد استقبال قرار گرفته است و امید فراوانی برای شرکت های دانش بنیان کشور که عمدتا مجموعه ای متشکل از جوانان تحصیلکرده و نخبه دانشگاهی هستند وجود دارد که به فعالیت دوچندان در این حوزه بپردازند.
ایران هیجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا (از نظر GDP بر مبنای برابری قدرت خرید)، با میزان ۱٫۴ تریلیون دلار است. جمعیت ۸۰ میلیون نفری ایران که تقریبا دو سوم آن بین ۲۰ تا ۴۰ سال سن دارند، پتانسیل بالایی از تجارت حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را در خود جای داده است. بعلاوه، جمعیت کشورهایی که ایران با آنها مرز مشترک دارد، حدود ۴۵۰ میلیون نفر است که می‌توان به لحاظ سطح امنیت بالای اجتماعی و سیاسی در ایران، با محوریت و مرکزیت ایران، از این ظرفیت بالا استفاده کرد.
هرچند جریان مالی شرکت های دانش بنیان در مقایسه با سایر شرکت های فعال در بخش خصوصی پایین است، با این حال نکته قابل تامل و مورد بحث اینجاست که هرچند نقش شرکت های دانش بنیان در تولید ناخالص ملی مهم است، لیکن نقش اساسی این نوع شرکت ها در مقطع کنونی افزایش سرعت رشد فناوری و ارتقای کیفیت محصولات و همچنین سهولت انتقال دوطرفه فناوری به خارج و داخل کشور است که به ندرت کسب و کارهای سنتی قدرت ایجاد آن را دارند.
در همین حال می توان به مشکلات و چالش های شرکت های دانش بنیان از جمله عدم آشنایی شرکت های فعال در فضای کسب و کار به دانش روز و در نتیجه عدم قبول و حمایت طرح های نوآورانه و فناورانه شرکت های دانش بنیان، فقدان استانداردهای ملی و صنفی برای محصولات شرکت های دانش بنیان و در نتیجه عدم اعتماد به آنها و نبود مقبولیت در صنعت، فقدان سرمایه کافی در شرکت های دانش بنیان (به دلیل نوپا بودن اکثر آنها) و ورشکستگی آنان، فقدان فرهنگ سرمایه گذاری خطرپذیر در کشور و عدم حمایت طرح ها و ایده های شرکت های دانش بنیان، عدم مشارکت شرکت های دانش بنیان در پروژه های دولتی، مشکلات عدیده حقوقی، بیمه ای و مالیاتی شرکت های دانش بنیان نوپا و واردات بی رویه کالاهای مشابه خارجی با کالاهای تولید شده توسط شرکت های دانش بنیان داخلی اشاره کرد.
اگرچه طی سال های اخیر اقدامات مطلوبی در راستی حمایت از شرکت های دانش بنیان، مخصوصا در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات صورت گرفته است ولی امید است با ادامه این حمایت ها و رفع موانع موجود زمینه نقش آفرینی هر چه بیشتر شرکت های دانش بنیان حوزه فاوا در عرصا اقتصاد کشور فراهم شود. بی شک برای تحقق اهداف و اقتصاد دانش بنیان و تاثیر مثبت شرکت های نوآور دانش بنیان در تولید ناخالص ملی باید بخش خصوصی و دولت عزمی جدی تر برای برطرف کردن موانع داشته باشند".

انتهای پیام